تفكرات قيم مابي
تفکرات قیم مابی و ارباب رعیتی
پیچیدگی ها مسائل سیاسی بسیاری از افراد نا آشنا به ادبیات سیاسی را دچار توهم می کند و بعضی از آنها به دلیل این جوگیری و توهم قدرت به زودی روحیات "پدرسالارانه" از خود بروز می دهند خود را خدای ملت قلمداد می کنند و ملت خود را رعایای خود می پندارد. رواج رفتارهای ناپخته سیاسی در اینگونه افراد و رهبران احزاب و گروهها که در پشت اسامی زیبا و مردم فریب پنهان می شوند همیشه برای ملت خود دردساز می باشد. این افراد بیشترین ضربه را از روی استبداد و نا آگاهی بر جامعه و کشور خود می زنند. اینگونه افراد هر روز و در شرایط مختلف به انواع دروغها متوسل می شوند صاحبان این تفکرات ملت خود را نا آگاه به سرنوشت خود می دانند و خود به جای ملت خویش تصمیم می گیرند" حق انتخاب" را از ملت خویش می گیرند مثل "کدخدا" با ملت خود بر خورد می کنند.
رواج چنین تفکراتی در حرکت ملی آذربایجان در چند سال گذشته بیشترین ضربه را به بدنه متهد و صادق حرکت ملی وارد کرد و انرژی ملی ما را هدر داد و به جای ترویج"عقلانیت سیاسی" و "ادبیات سیاسی مدرن" خیالات و توهمات عده ای از افراد بازگو شد و ادبیات سیاسی ما را به جای پخته تر شدن به قهقرا برد. اين نوع تفكرات نمونه بارز تفكرات "مذهبي"،"سنتي" و "غير دموكراتيك" و "پدرسالارانه" مي باشد.
آذربایجان جنوبی ده نیست!
بعضی از گروهها و افراد آذربایجان جنوبی را مساوی با ده حساب کرده و در طول فعالیتهای سیاسی خود دقیقا رفتارهای "دهخدائی" و نوچه های دهخدا را بروز می دهند و هر کاری و هر حرفی می زنند بدون ترس از رعایای ده انجام می دهند و مسئولیت رفتارهای بد خود را به گردن نمی گیرند و اگر رفتار بد آنها هم به منافع ده و مردمان ده صدمه وارد کند هیچ عذری نمی خواهند. وظایف و مسئولیتهای خود را خود تعیین می کنند و چرا که خود را "دهخدا" یا نوچه های دهخدا می دانند.
به اطلاع این افراد باید رساند که آذربایجان جنوبی ده نیست که "دهخدا" لازم داشته باشد یا اربابی را برایرعایای خود لازم داشته باشد. در آذربایجان جنوبی یک ملت وجود دارد می خواهد خود برای خود تصمیم بگیرد نه عده ای برای او تصمیم بگیرند حتی اگر از فرزندان این ملت باشند. فرزندان ملت می توانند پیشنهاد دهند ملت خود را آگاه و منسجم کنند نه بدون حضور ملت برای او در محفلهای چند نفر یا چند صد نفر تصمیم گرفته شود و بعد به اطلاع ملت رسانده شود که ما این را برای شما انتخاب کرده ایم باید بپذیرید. ما اینگونه صلاح می دانیم، ملت! شما دیگر چیزی نگویید این را قبول کنید ما بهتر از شما صلاح شما را فهمیدیم و به آن عمل کردیم. این گونه رفتارهای سیاسی دقیقا کلاس ملت آذربایجان را در حد رعایای ده پایین می آورد و کلاس مبارزان ملت آذربایجان را هم در حد "دهخدا" و نوچه های دهخدا پایین می آورد. هر فرد و گروهی که ادعا می کند برای ملت آذربایجان مبارزه می کند باید رفتارهای سیاسی خود را مطابق با خواسته ملت تنظیم کند مثل رفتار دیگر فعالین ملل آزاده با ملت خود، و کلاس آذربایجان جنوبی را در حد ده پایین نیاورند.
حضوردموکراتیک و قانونمند ملت اصل است
بعضی از افراد و گروهها ملت را فقط برای تایید خود می خواهند به شعور و حضور دموکراتیک و قانونمند ملت اعتقادی ندارند و احترام نمی گذارند و می خواهند برای ملت خود قیوم باشند فکر می کنند ملت چیزی نمی داند باید برای او سرپرستی لازم باشد تا او را راهنمائی کند و می خواهند در غلیان هیجانات ملی برای خود از ملت تاییدیه بگیرند بعد از آن، این تاییدیه را چماقی کننند بر فعالین صادق ملت و خود ملت. مثل گروهی که در سال 82 در" قلعه بابک" در غلیان هیجانات ملی در یک جو هیجانی با بر افراشتن پارچه ای این پارچه را"بایراق" آذربایجان جنوبی نامیدند و بعد از این حادثه هم هرکسی که اعتراض کرد با آن چماق به پذیرائی پرداختند و گفتند که ما از ملت تاییدیه داریم. ببینید هزاران نفر در"قلعه بابک" پرچم ما را تایید کردند. این نوع تاییدیه گرفتن از ملت خاک پاشیدن بر چشمان ملت است. یعنی شعور ملت را هیچ انگاشتن و در غلیان یک جو هیجانی به دنبال کسب مشروعیت. این گونه اعمال اهمیت ندادن به حضور دموکراتیک و قانونمد ملت است. در کل، هیچ انگاشتن ملت است. از این کارها جمهوری اسلامی هم در طول حیات خود بسیار انجام می دهد مثلا برای اینکه دهن مخالفان ومنتقدان مساله اتمی خود را ببندد به جای برگزاری رفراندوم درباره مساله اتمی در روز 22 بهمن از ملت تاییدیه می گیرد و یا عده ای را به دور مراکز اتمی می برد تا حلقه بزنند و تا دولت بگوید که ملت مساله اتمی را تایید می کنند. این یعنی تمسخر شعور ملت. حضور قانونی و دموکراتیک ملت فقط می تواند مشروعیت چیزی را تایید کند این کار هم یا به صورت رفراندوم یا به صورت انتخابات قانونی می تواند بروز نماید نه در محفلهای چند نفره. امروزه کشورهای اروپائی با اینکه خود نماینده قانونی ملت هستند ولی درباره مسائل ملی باز به ملت مراجعه می کنند و نظر آنها را جویا می شوند مثلا برای تایید قانون اساسی اتحادیه اروپا همه کشورها رفراندوم برگزار می کنند. این یعنی احترام گذشتن به شعور ملت این یعنی ملت حساب کردن یک یک ملت نه رعیت حساب کردن یک ملت. تا وقتی که ملتی در یک حضور دموکراتیک و قانونی چیزی را تایید نکرده هیچ گروه و شخصی حق ندارد رویاها و خیالات خود را به عنوان خواست ملت به دیگران تحمیل دهد تا آنزمان آن فرد و گروه فقط می تواند از طرف خود و گروه خو سخن بگوید برای خود سمبل داشته باشد.نمی تواند وحق ندارد خود به جای ملت تصمیم بگیرد.
بدون بایراق هم می توان خدمت کرد
تفکرات قیم مابانه در بعضی از افراد چنان رسوخ پیدا کرده است بدون بایراق نمی خواهند به ملت خدمت کنند باید بایراق خود را به ملت تحمیل کنند و بعد از آن شروع کنند به خدمت کردن اگر هم در توان داشته باشند این گروه نمی داند که مرحوم شهید پیشه وری و یارانش در عرض یک سال بدون بایراق چنان خدماتی را برای آذربایجان انجام داد که تابحال نصف این کارها نشده است. ایا این کارهای جزء قدرت طلبی معنی دیگری دارد. آیا بدون بایراق نمی توان دردی از هزاران درد این ملت را درمان کرد. اگر شما به خود به بایراق خود اعتماد دارید و می گویید که این بایراق را ملت تایید می کند چرا نگه نمی دارید تا به رفراندوم ملت واگذار کنید تا ملت خود به صورت قانونی انتخاب کنند. و تا آنروز بایراق شما باید به عنوان بایراق گروه خودتان بماند نه بیشتر نه کمتر. بگذارید ملت سخن بگوید دهانها را نبندید آذربایجان را ده حساب نکنید.
ائلخان تورک اوغلو
پیچیدگی ها مسائل سیاسی بسیاری از افراد نا آشنا به ادبیات سیاسی را دچار توهم می کند و بعضی از آنها به دلیل این جوگیری و توهم قدرت به زودی روحیات "پدرسالارانه" از خود بروز می دهند خود را خدای ملت قلمداد می کنند و ملت خود را رعایای خود می پندارد. رواج رفتارهای ناپخته سیاسی در اینگونه افراد و رهبران احزاب و گروهها که در پشت اسامی زیبا و مردم فریب پنهان می شوند همیشه برای ملت خود دردساز می باشد. این افراد بیشترین ضربه را از روی استبداد و نا آگاهی بر جامعه و کشور خود می زنند. اینگونه افراد هر روز و در شرایط مختلف به انواع دروغها متوسل می شوند صاحبان این تفکرات ملت خود را نا آگاه به سرنوشت خود می دانند و خود به جای ملت خویش تصمیم می گیرند" حق انتخاب" را از ملت خویش می گیرند مثل "کدخدا" با ملت خود بر خورد می کنند.
رواج چنین تفکراتی در حرکت ملی آذربایجان در چند سال گذشته بیشترین ضربه را به بدنه متهد و صادق حرکت ملی وارد کرد و انرژی ملی ما را هدر داد و به جای ترویج"عقلانیت سیاسی" و "ادبیات سیاسی مدرن" خیالات و توهمات عده ای از افراد بازگو شد و ادبیات سیاسی ما را به جای پخته تر شدن به قهقرا برد. اين نوع تفكرات نمونه بارز تفكرات "مذهبي"،"سنتي" و "غير دموكراتيك" و "پدرسالارانه" مي باشد.
آذربایجان جنوبی ده نیست!
بعضی از گروهها و افراد آذربایجان جنوبی را مساوی با ده حساب کرده و در طول فعالیتهای سیاسی خود دقیقا رفتارهای "دهخدائی" و نوچه های دهخدا را بروز می دهند و هر کاری و هر حرفی می زنند بدون ترس از رعایای ده انجام می دهند و مسئولیت رفتارهای بد خود را به گردن نمی گیرند و اگر رفتار بد آنها هم به منافع ده و مردمان ده صدمه وارد کند هیچ عذری نمی خواهند. وظایف و مسئولیتهای خود را خود تعیین می کنند و چرا که خود را "دهخدا" یا نوچه های دهخدا می دانند.
به اطلاع این افراد باید رساند که آذربایجان جنوبی ده نیست که "دهخدا" لازم داشته باشد یا اربابی را برایرعایای خود لازم داشته باشد. در آذربایجان جنوبی یک ملت وجود دارد می خواهد خود برای خود تصمیم بگیرد نه عده ای برای او تصمیم بگیرند حتی اگر از فرزندان این ملت باشند. فرزندان ملت می توانند پیشنهاد دهند ملت خود را آگاه و منسجم کنند نه بدون حضور ملت برای او در محفلهای چند نفر یا چند صد نفر تصمیم گرفته شود و بعد به اطلاع ملت رسانده شود که ما این را برای شما انتخاب کرده ایم باید بپذیرید. ما اینگونه صلاح می دانیم، ملت! شما دیگر چیزی نگویید این را قبول کنید ما بهتر از شما صلاح شما را فهمیدیم و به آن عمل کردیم. این گونه رفتارهای سیاسی دقیقا کلاس ملت آذربایجان را در حد رعایای ده پایین می آورد و کلاس مبارزان ملت آذربایجان را هم در حد "دهخدا" و نوچه های دهخدا پایین می آورد. هر فرد و گروهی که ادعا می کند برای ملت آذربایجان مبارزه می کند باید رفتارهای سیاسی خود را مطابق با خواسته ملت تنظیم کند مثل رفتار دیگر فعالین ملل آزاده با ملت خود، و کلاس آذربایجان جنوبی را در حد ده پایین نیاورند.
حضوردموکراتیک و قانونمند ملت اصل است
بعضی از افراد و گروهها ملت را فقط برای تایید خود می خواهند به شعور و حضور دموکراتیک و قانونمند ملت اعتقادی ندارند و احترام نمی گذارند و می خواهند برای ملت خود قیوم باشند فکر می کنند ملت چیزی نمی داند باید برای او سرپرستی لازم باشد تا او را راهنمائی کند و می خواهند در غلیان هیجانات ملی برای خود از ملت تاییدیه بگیرند بعد از آن، این تاییدیه را چماقی کننند بر فعالین صادق ملت و خود ملت. مثل گروهی که در سال 82 در" قلعه بابک" در غلیان هیجانات ملی در یک جو هیجانی با بر افراشتن پارچه ای این پارچه را"بایراق" آذربایجان جنوبی نامیدند و بعد از این حادثه هم هرکسی که اعتراض کرد با آن چماق به پذیرائی پرداختند و گفتند که ما از ملت تاییدیه داریم. ببینید هزاران نفر در"قلعه بابک" پرچم ما را تایید کردند. این نوع تاییدیه گرفتن از ملت خاک پاشیدن بر چشمان ملت است. یعنی شعور ملت را هیچ انگاشتن و در غلیان یک جو هیجانی به دنبال کسب مشروعیت. این گونه اعمال اهمیت ندادن به حضور دموکراتیک و قانونمد ملت است. در کل، هیچ انگاشتن ملت است. از این کارها جمهوری اسلامی هم در طول حیات خود بسیار انجام می دهد مثلا برای اینکه دهن مخالفان ومنتقدان مساله اتمی خود را ببندد به جای برگزاری رفراندوم درباره مساله اتمی در روز 22 بهمن از ملت تاییدیه می گیرد و یا عده ای را به دور مراکز اتمی می برد تا حلقه بزنند و تا دولت بگوید که ملت مساله اتمی را تایید می کنند. این یعنی تمسخر شعور ملت. حضور قانونی و دموکراتیک ملت فقط می تواند مشروعیت چیزی را تایید کند این کار هم یا به صورت رفراندوم یا به صورت انتخابات قانونی می تواند بروز نماید نه در محفلهای چند نفره. امروزه کشورهای اروپائی با اینکه خود نماینده قانونی ملت هستند ولی درباره مسائل ملی باز به ملت مراجعه می کنند و نظر آنها را جویا می شوند مثلا برای تایید قانون اساسی اتحادیه اروپا همه کشورها رفراندوم برگزار می کنند. این یعنی احترام گذشتن به شعور ملت این یعنی ملت حساب کردن یک یک ملت نه رعیت حساب کردن یک ملت. تا وقتی که ملتی در یک حضور دموکراتیک و قانونی چیزی را تایید نکرده هیچ گروه و شخصی حق ندارد رویاها و خیالات خود را به عنوان خواست ملت به دیگران تحمیل دهد تا آنزمان آن فرد و گروه فقط می تواند از طرف خود و گروه خو سخن بگوید برای خود سمبل داشته باشد.نمی تواند وحق ندارد خود به جای ملت تصمیم بگیرد.
بدون بایراق هم می توان خدمت کرد
تفکرات قیم مابانه در بعضی از افراد چنان رسوخ پیدا کرده است بدون بایراق نمی خواهند به ملت خدمت کنند باید بایراق خود را به ملت تحمیل کنند و بعد از آن شروع کنند به خدمت کردن اگر هم در توان داشته باشند این گروه نمی داند که مرحوم شهید پیشه وری و یارانش در عرض یک سال بدون بایراق چنان خدماتی را برای آذربایجان انجام داد که تابحال نصف این کارها نشده است. ایا این کارهای جزء قدرت طلبی معنی دیگری دارد. آیا بدون بایراق نمی توان دردی از هزاران درد این ملت را درمان کرد. اگر شما به خود به بایراق خود اعتماد دارید و می گویید که این بایراق را ملت تایید می کند چرا نگه نمی دارید تا به رفراندوم ملت واگذار کنید تا ملت خود به صورت قانونی انتخاب کنند. و تا آنروز بایراق شما باید به عنوان بایراق گروه خودتان بماند نه بیشتر نه کمتر. بگذارید ملت سخن بگوید دهانها را نبندید آذربایجان را ده حساب نکنید.
ائلخان تورک اوغلو
0 Comments:
Post a Comment
<< Home