امنیت ملی ما باید در خارج از مرزهای آذربایجان کنونی تعریف شود
امروزه امنیت ملی و منافع ملی چنان برای دولتها و ملتها مهم می باشد که هر حکومت و مردمی می خواهد بیشترین هزینه را در راه امنیت ملی خود خرج کند و خود و مردم خود را حفظ کند. امروزه دیگر قدرتهای بین المللی و منطقه ای و محلی بر اساس نیازهای امنیتی خود دارای تعاریف مخصوص خود می باشد و در این تعریف سعی می کند دفاع از مرزهای ملی خود را در ورای مرزهای خود تعریف کند و دفاع ازامنیت ملی خود را به خارج از مرزهای ملی خود انتقال دهد ودر آنجا از امنیت خود دفاع کند.
آمریکا به عنوان قدرت بین المللی دفاع از امنیت ملی خود را در ورای مرزهای ملی خود تعریف کرده و در عین حال حفظ منافع ملی خود، در تمامی نقاط دنیا را بر همه چیر ارجح می داند. حمله به افغانستان و عراق و درگیری لفظی با ایران و سوریه را در همین راستا می توان ارزیابی کرد و همچنین جمهوری اسلامی به عنوان یک دولت فارسگرا دفاع از امنیت خود را به خارج از مرزهای خود انتقال داده و با حمایت مادی و معنوی و تکنولوژیکی از گروههای تروریست در لبنان و فلسطین دفاع از امنیت خود را در مرزهای اسرائیل، متحد استراتژیک آمریکا انجام می دهد و همچنین با نفوذ و حمایت از گروهای شیعه عراقی می خواهد تنش را از لب مرزهای خود به داخل گروهای سیاسی و نظامی عراق انتقال داده و از متحد شدن آنها بر اساس ملیت و هویت مشترک عربی جلوگیری کند و آنها را به فرقه های مذهبی مختلف تبدیل کرده و با همدیگر درگیر کند. با حمایت از ارمنستان در مقابل آذربایجان توانسته است تا حدودی از قدرت گرفتن آذربایجان جلوگیری کند و همچنین با حمایت از بعضی افراد فارسگرا در جمهوری آذربایجان و ساپورت مالی و تبلیغاتی آنها دولت آذربایجان را از نظر روانی آزار می دهد و توان تاثیر گذاری دولت آذربایجان بر آذربایجان جنوبی را کاهش می دهد. علاوه بر این در جبهه شمال غرب با حمایت مالی و آموزشی گروه ترویست پ.ک.ک و همچینی بعضی از مرتجعین ترکیه که خود را حزب الله می نامند امنیت ملی ترکیه را با خطر مواجهه کرده است
جمهوری اسلامی در شرق و آسیای میانه با حمایتهای فرهنگی و اقتصادی از افغانستان و تاجیکستان در بعضی از جریانها واپسگرا توانسته است جای پای خود را محکم کند چنانچه چندین نفر از شاعران افغانستان و تاجیکستان عضو به اصطلاح فرهنگستان زبان فارسی می باشد و در افغانستان با نفوذ در بعضی از گروهای سیاسی و نظامی به دنبال اهداف امنیتی خود می باشد و از نزدیک شدن خطر به مرزهای خود هراسناک است و با خرج هزینه های میلیاردی می خواهد خطرها را از خود دور کند حتی در یمن و عربستان و کویت هم از گروهای شیعی به صورتهای مختلف حمایت می کند و از آنها به عنوان اهرمهای فشار بر علیه دولتهای مذکور استفاده می کند. همه این کارها فقط برای امنیت جمهوری اسلامی بوده است بس. اگر چه با این کارهای خود نظام بین الملل را به چالش کشیده است ولی برای کوتاه مدت قدرت چانه زنی خود را بالا برده است. ولی در بلند مدت با روبرو شدن با تنشهای داخلی و مطالبات سرکوب شده اقوام و ملل امنیت داخلی جهموری اسلامی دستخوش حوادث غیر قابل کنترل خواهد شد
فعالان حرکت ملی و گروههای سیاسی و احزاب ملی آذربایجان باید امنیت ملی آذربایجان را نه در مرزهای تاریخی و فعلی آن بلکه درخارج از مرزهای تاریخی و کنونی آن تعریف کنند د رغرب آذربایجان کوردها با زیرکی امنیت ملی خود را در داخل آذربایجان تعریف کرده و با تبلیغات می خواهند ما را از اهداف واقعی خود منحرف کنند در حالی ما باید دفاع از امنیت ملی خود را در داخل کردستان و نقاط حساس آنها تعریف کنیم. دعوت از تورکها قروه ، بیجار، سنقر برای پیوستن به مبارزه ملی تورکها می تواند یکی از این اقدامات باشد و در هر حال در آذربایجان غربی کنونی، در مورد مرزهای سیاسی نباید با کوردها بحثی داشته باشیم و در خارج از مرزهای فعلی باید با آنها بحث و جدل کنیم.
در مرکز ایران امنیت ملی ما باید در قشقایستان و در میان تورکهای ساکن آنجا تعریف و عملیاتی شود. همچنین در شمال شرق ایران هم، خراسان و تورکهای خراسان باید مرکز امنیت ملی ما باشد و علاوه بر آن در گیلان بندر انزلی حداقل مرز امنیتی و تهران هم در این حوزه باید قرار گیرد و همچین در شمال ، شهر ایروان با استناد به مدارک تاریخی و قتل عامها و نسل کشی ارامنه در مورد تورکها باید مرزهای امنیتی ما به داخل ارمنستان انتقال یابد چرا که ایروان یک شهر مسلمان نشین بوده است و بسیاری از مراکز تاریخی ما در آنجا قرار دارد.
اشتباه استراتئژیک رهبران حکومت ملی این بود که امنیت ملی آذربایجان در داخل مرزهای آنروز تعریف کردند و به جای حمله و تهاجم بر مرکز ارتجاع در تبریز و میانه منتظر قشون ارتجاع آریائی ماندند و به جای کشاندن مبارزه به مرکز ایران و ایجاد اغتشاش در مرکز برای برهم زدن آرامش روانی رقیب و سلب امنیت از حکومت مرکزی در تهران و شهرهای دیگر و همچنین گوشمالی بعضی از سیاسیون و نظامیان ضد تورک در مرکز به مذاکره و عقب نشینی از مرزهای تاریخی آذربایجان مبادرت کرد و این عقب نشینی آنها موجب قدرت گرفتن حریف شد و یکی از علل شکست فرقه دموکرات این مساله می باشد. ارتجاعی که منتظر فرصتی است که باکمک کشورهای دیگر بر ما بتازد نباید گذاشت د رهیچ جایی آرامش روانی داشته باشد و قدرت تصمصم گیری آنها را در هر زمان و مکانی با عملیاتها ی ایذائی باید برهم زد کاری در زمان حکومت ملی آذربایجان صورت نگرفت. اگر ده نفر از فدائی ها در مواقع مذاکره مراکز ارتجاع را در تهران و شهرهای فارس نشین منفجر می کردند و چند نفر از نظامیان تاثیر گذار را با از جان گذشتگی به قتل می رساندند ارتجاع جرات حمله به آذربایجان را پیدا نمی کرد و در موقع مذاکره از موضع قدرت با مقامات مرکز مذاکره می کردند و آن بلائی که ارتجاع بعدا بر سر ملت تورک آورد دیگر نمی توانست بیاورد. امروزه هم تجارب یکصد سال مبارزات ملت تورک در جلو چشمان ماست نباید فرصت را از دست بدهیم.
بدانیم که"بهترین دفاع حمله است" آن هم باید حساب شده و به مراکز حساس حریف باشد.
ائلخان تورک اوغلو
امروزه امنیت ملی و منافع ملی چنان برای دولتها و ملتها مهم می باشد که هر حکومت و مردمی می خواهد بیشترین هزینه را در راه امنیت ملی خود خرج کند و خود و مردم خود را حفظ کند. امروزه دیگر قدرتهای بین المللی و منطقه ای و محلی بر اساس نیازهای امنیتی خود دارای تعاریف مخصوص خود می باشد و در این تعریف سعی می کند دفاع از مرزهای ملی خود را در ورای مرزهای خود تعریف کند و دفاع ازامنیت ملی خود را به خارج از مرزهای ملی خود انتقال دهد ودر آنجا از امنیت خود دفاع کند.
آمریکا به عنوان قدرت بین المللی دفاع از امنیت ملی خود را در ورای مرزهای ملی خود تعریف کرده و در عین حال حفظ منافع ملی خود، در تمامی نقاط دنیا را بر همه چیر ارجح می داند. حمله به افغانستان و عراق و درگیری لفظی با ایران و سوریه را در همین راستا می توان ارزیابی کرد و همچنین جمهوری اسلامی به عنوان یک دولت فارسگرا دفاع از امنیت خود را به خارج از مرزهای خود انتقال داده و با حمایت مادی و معنوی و تکنولوژیکی از گروههای تروریست در لبنان و فلسطین دفاع از امنیت خود را در مرزهای اسرائیل، متحد استراتژیک آمریکا انجام می دهد و همچنین با نفوذ و حمایت از گروهای شیعه عراقی می خواهد تنش را از لب مرزهای خود به داخل گروهای سیاسی و نظامی عراق انتقال داده و از متحد شدن آنها بر اساس ملیت و هویت مشترک عربی جلوگیری کند و آنها را به فرقه های مذهبی مختلف تبدیل کرده و با همدیگر درگیر کند. با حمایت از ارمنستان در مقابل آذربایجان توانسته است تا حدودی از قدرت گرفتن آذربایجان جلوگیری کند و همچنین با حمایت از بعضی افراد فارسگرا در جمهوری آذربایجان و ساپورت مالی و تبلیغاتی آنها دولت آذربایجان را از نظر روانی آزار می دهد و توان تاثیر گذاری دولت آذربایجان بر آذربایجان جنوبی را کاهش می دهد. علاوه بر این در جبهه شمال غرب با حمایت مالی و آموزشی گروه ترویست پ.ک.ک و همچینی بعضی از مرتجعین ترکیه که خود را حزب الله می نامند امنیت ملی ترکیه را با خطر مواجهه کرده است
جمهوری اسلامی در شرق و آسیای میانه با حمایتهای فرهنگی و اقتصادی از افغانستان و تاجیکستان در بعضی از جریانها واپسگرا توانسته است جای پای خود را محکم کند چنانچه چندین نفر از شاعران افغانستان و تاجیکستان عضو به اصطلاح فرهنگستان زبان فارسی می باشد و در افغانستان با نفوذ در بعضی از گروهای سیاسی و نظامی به دنبال اهداف امنیتی خود می باشد و از نزدیک شدن خطر به مرزهای خود هراسناک است و با خرج هزینه های میلیاردی می خواهد خطرها را از خود دور کند حتی در یمن و عربستان و کویت هم از گروهای شیعی به صورتهای مختلف حمایت می کند و از آنها به عنوان اهرمهای فشار بر علیه دولتهای مذکور استفاده می کند. همه این کارها فقط برای امنیت جمهوری اسلامی بوده است بس. اگر چه با این کارهای خود نظام بین الملل را به چالش کشیده است ولی برای کوتاه مدت قدرت چانه زنی خود را بالا برده است. ولی در بلند مدت با روبرو شدن با تنشهای داخلی و مطالبات سرکوب شده اقوام و ملل امنیت داخلی جهموری اسلامی دستخوش حوادث غیر قابل کنترل خواهد شد
فعالان حرکت ملی و گروههای سیاسی و احزاب ملی آذربایجان باید امنیت ملی آذربایجان را نه در مرزهای تاریخی و فعلی آن بلکه درخارج از مرزهای تاریخی و کنونی آن تعریف کنند د رغرب آذربایجان کوردها با زیرکی امنیت ملی خود را در داخل آذربایجان تعریف کرده و با تبلیغات می خواهند ما را از اهداف واقعی خود منحرف کنند در حالی ما باید دفاع از امنیت ملی خود را در داخل کردستان و نقاط حساس آنها تعریف کنیم. دعوت از تورکها قروه ، بیجار، سنقر برای پیوستن به مبارزه ملی تورکها می تواند یکی از این اقدامات باشد و در هر حال در آذربایجان غربی کنونی، در مورد مرزهای سیاسی نباید با کوردها بحثی داشته باشیم و در خارج از مرزهای فعلی باید با آنها بحث و جدل کنیم.
در مرکز ایران امنیت ملی ما باید در قشقایستان و در میان تورکهای ساکن آنجا تعریف و عملیاتی شود. همچنین در شمال شرق ایران هم، خراسان و تورکهای خراسان باید مرکز امنیت ملی ما باشد و علاوه بر آن در گیلان بندر انزلی حداقل مرز امنیتی و تهران هم در این حوزه باید قرار گیرد و همچین در شمال ، شهر ایروان با استناد به مدارک تاریخی و قتل عامها و نسل کشی ارامنه در مورد تورکها باید مرزهای امنیتی ما به داخل ارمنستان انتقال یابد چرا که ایروان یک شهر مسلمان نشین بوده است و بسیاری از مراکز تاریخی ما در آنجا قرار دارد.
اشتباه استراتئژیک رهبران حکومت ملی این بود که امنیت ملی آذربایجان در داخل مرزهای آنروز تعریف کردند و به جای حمله و تهاجم بر مرکز ارتجاع در تبریز و میانه منتظر قشون ارتجاع آریائی ماندند و به جای کشاندن مبارزه به مرکز ایران و ایجاد اغتشاش در مرکز برای برهم زدن آرامش روانی رقیب و سلب امنیت از حکومت مرکزی در تهران و شهرهای دیگر و همچنین گوشمالی بعضی از سیاسیون و نظامیان ضد تورک در مرکز به مذاکره و عقب نشینی از مرزهای تاریخی آذربایجان مبادرت کرد و این عقب نشینی آنها موجب قدرت گرفتن حریف شد و یکی از علل شکست فرقه دموکرات این مساله می باشد. ارتجاعی که منتظر فرصتی است که باکمک کشورهای دیگر بر ما بتازد نباید گذاشت د رهیچ جایی آرامش روانی داشته باشد و قدرت تصمصم گیری آنها را در هر زمان و مکانی با عملیاتها ی ایذائی باید برهم زد کاری در زمان حکومت ملی آذربایجان صورت نگرفت. اگر ده نفر از فدائی ها در مواقع مذاکره مراکز ارتجاع را در تهران و شهرهای فارس نشین منفجر می کردند و چند نفر از نظامیان تاثیر گذار را با از جان گذشتگی به قتل می رساندند ارتجاع جرات حمله به آذربایجان را پیدا نمی کرد و در موقع مذاکره از موضع قدرت با مقامات مرکز مذاکره می کردند و آن بلائی که ارتجاع بعدا بر سر ملت تورک آورد دیگر نمی توانست بیاورد. امروزه هم تجارب یکصد سال مبارزات ملت تورک در جلو چشمان ماست نباید فرصت را از دست بدهیم.
بدانیم که"بهترین دفاع حمله است" آن هم باید حساب شده و به مراکز حساس حریف باشد.
ائلخان تورک اوغلو
0 Comments:
Post a Comment
<< Home