استراتژی يکسان سازی يا آسيملاسيون
با به قدرت رسيدن رضا ميرپنج و با حمايت دولت انگليس و ايادی داخلی و خارجی و روشنفکرنما های خود فروخته ، استراتژی يکسان سازی ملل ايران در دستورکار دولت رضا مير پنج قرارگرفت. برای اين کار از تمام اهرمها و فشارها و از رسانه های مکتوب و سمعی و بصری استفاده شد. قلم بدستان جيره خوار شروع به جعل و تحريف تاريخ ، زبان و فرهنگ ملل غير فارس ايران کردند. و برای موفقيت خويش در اين مساله از متدها و روشهای مختلفی استفاده کردند. و از ابعاد مختلفی قابل بررسی می باشد.
1. توهين و تحقير:
تئوريسينهای پان آرياييست برای پيشبرد اهداف خويش از توهين و تحقير ملل غير فارس ، خصوصا ملت آذربايجان استفاده شايانی کرده اند. و در اين کار با سوء استفاده از طنز ، تئاتر ، سينما ... به جنگ ملل ايران رفته اند. و افراد لمپن و بی هويت را هم همراه خويش ساخته اند. و حتی در اين کار از نفرات ملل غير فارس هم سود جسته اند. و با درست کردن جوکهای توهين آميز و ترويج آنها در ميان ميان اقشار پائين اجتماع مبادرت به بی هويت کردن ملل غير فارس کرده اند. و با ايجاد جو خود کم بينی در بچه های ملل غير فارس ، خصوصا در بين ترکها و الينه کردن آنها راه ميان بری را برای رسيدن به مقاصد شوم خويش انتخاب کرده اند . و مقامات رسمی در 25 سال گذشته هم شوونيستها را به صورت مستقيم و غير مستقيم ياری کرده اند. و سکوتی همراه با رضايت داشته اند. و قابل ذکر است که بعد از انقلاب اسلامی از تلويزيون سريالهای متعددی پخش شده است که ديالوگها و صحنه های توهين آميز بسياری درباره ترکها داشته اند.
2. جعل و تحريف:
از روش ديگری که برای يکسان سازی ملل ايران صورت گرفته جعل و تحريف تاريخ و زبان و فرهنگ آنها توسط شوونيستها بوده است. مبدا شروع تاريخ ايران را از 2500 سال قبل قرار داده اند و تمدنهای پيش از آن را ناديده گرفته اند . در از بين بردن آنها کوشا بوده اند . و تاريخ هخامنشی را برجسته کرده اند. و ملل بومی تمدن ساز ايران را با ديده اغماز و با قصد و غرض غير بومی و مهاجر و مهاجم نشان داده اند. در عين حال که خود مهاجر و مهاجم بوده اند. و همچنين با جنايت فرهنگی شروع به تغيير اسامی تاريخی شهرها ، بناهای تاريخی ، محلات ، روستا ها ... کردند. و زبان ترکی در آذربايجان را از يادگارهای مغولها نشان دادند . در حالی که مغولها دارای زبانی متفاوت از زبان ترکی آذربايجانی دارند . بايد از شوونيستها پرسيد که چرا مغولها زبان خود را تحميل نکردند؟ و يا چرا در جاهای ديگر ايران اين کار را نکردند. و تاريخ جعلی برای آذربايجان درست کردند. و حکومتهای ترک پيش از آرياييان را ناديده انگاشتند. اسامی تاريخی پيش ازآرياييان نشان می دهد که آذربايجان دارای مردمان بومی ترک و ترکزبان بوده اند. به طور مثال اسامی مانند. سانگی بوتو ، اوشکايا ، سان بوران ، آرگيشتی. اما حالا با تحقيقات جديد مورخين آذربايجان ديگر حنای آنها رنگی ندارد.
3. تقطيع و پيوند:
از روشهای ديگر شوونيستها برای از بين بردن فرهنگ و زبان آذربايجان استفاده از روش تقطيع و پيوند بود ه است که اين روش را يکی از شوونيستهای افراطی داده بود که فرزندان آذربايجانيها را از خانواده شان بايد جدا کرد و در يک خانواده فارس زبان بزرگشان کرد تا با زبان فارسی بزرگ شوند. و حالا هم از اين تظريه استفاده می کنند. و اين ايده هنوز هم پا برجاست و بدون اينکه بچه را از خانواده خود جدا کنند در آنجا عمل تقطيع و پيوند صورت می گيرد. و بعضی از پدر و مادرها آغاز يادگيری زبان را با فارسی شروع می کنند. و با کمترين هزينه شوونيستها به آرزوی خود می رسند.
4. سياسی:
روشهای سياسی به کار گرفته شده برای يکسان سازی هم يکی از گزينه های شوونيستها بوده است. تطميع و جذب بعضی از نخبگان سياسی آذربايجان و تحليل دادن آنها در جمع خويش و استفاده ابزاری از آنها برای در هم کوبيدن ملت آذربايجان از شيوه های قديمی شوونيستها می باشد. از جمله اين افراد می توان به سيد حسن تقی زاده و احمد کسروی ... اشاره کرد . و همچنين سرکوب شخصيتهای ممتاز آذربايجان و تبعيد و منزوی کردن آنها به روش سياسی و بايکوت خبری آنها جزو شيوه های سياسی آسيميلاسيون می باشد.
5. فرهنگی:
در شيوه فرهنگی از تمام رسانه های مکتوب و غير مکتوب استفاده کرده اند. اعلام زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و تدريس اجباری آن در تمام مقاطع تحصيلی و استفاده از زبان فارسی در صدا و سيما سراسری به عنوان زبان رسمی کشور و بها ندادن به زبانهای ديگر ملل ايران از جمله اقدامات فرهنگی آنها بوده است. حتی در حال حاضر به جای اينکه در مقاطع ابتدايی زبان مادری دانش آموزان غير فارس تدريس شود، اعلام می کنند که بايد در مهد کودکها و پيش دبستانيها هم فارسی تدريس شود . و وزارت آموزش و پرورش بدون توجه به زبان مادری دانش آموزان اعلام کرده که 4 زبان خارجی در مدارس ايران غيرازانگليسی بعد از اين تدريس خواهد شد. آيا اين جنايت فرهنگی نيست؟ آيا اين تروريسم فرهنگی نيست؟
6. اقتصادی:
جذب سرمايه داران ترک به تهران و در پی آن ضيف شدن اقتصاد آذربايجان موجب مهاجرت افراد بيکار و متخصص زيادی به تهران و ديگر شهرهای فارس نشين شده است. و همچنين عدم سرمايه گذاری دولت در آذربايجان موجب به هدر رفتن پتانسيل های اقتصادی آذربايجان شده است. مهاجرت آذربايجانيان به تهران و ديگر شهرهای فارس نشين علاوه بر تبعات اقتصادی دارای تبعات فرهنگی و اجتماعی هم می باشد.
7. تهمت و افتراء :
هر آذربايجانی که از زبان و فرهنگ و تاريخ خويش صحبت کند ، مورد اتهامات ناروا و ناشايست شوونيستهای پان آرياييست قرار می گيرد. از جمله آن اتهامات پان ترک، کمونيست، خائن ، وطن فروش ، تجزيه طلب ، بيگانه پرست ... که شايسته خود شوونيستها می باشد. می زنند. و بسياری افراد هم به خاطر اينکه مورد اتهامات اينها قرار نگيرند نمی توانند حقايق و واقعيت ها را بگويند . و از زبان و هويت خويش دفاع کنند. و بسياری از آذربايجانيها به خاطر تهمت و افتراهای اينها دفاع از حقوق خويش را کنار گذاشته اند.
Harzand1@yahoo.com باريش مرندلی -4/10/82
با به قدرت رسيدن رضا ميرپنج و با حمايت دولت انگليس و ايادی داخلی و خارجی و روشنفکرنما های خود فروخته ، استراتژی يکسان سازی ملل ايران در دستورکار دولت رضا مير پنج قرارگرفت. برای اين کار از تمام اهرمها و فشارها و از رسانه های مکتوب و سمعی و بصری استفاده شد. قلم بدستان جيره خوار شروع به جعل و تحريف تاريخ ، زبان و فرهنگ ملل غير فارس ايران کردند. و برای موفقيت خويش در اين مساله از متدها و روشهای مختلفی استفاده کردند. و از ابعاد مختلفی قابل بررسی می باشد.
1. توهين و تحقير:
تئوريسينهای پان آرياييست برای پيشبرد اهداف خويش از توهين و تحقير ملل غير فارس ، خصوصا ملت آذربايجان استفاده شايانی کرده اند. و در اين کار با سوء استفاده از طنز ، تئاتر ، سينما ... به جنگ ملل ايران رفته اند. و افراد لمپن و بی هويت را هم همراه خويش ساخته اند. و حتی در اين کار از نفرات ملل غير فارس هم سود جسته اند. و با درست کردن جوکهای توهين آميز و ترويج آنها در ميان ميان اقشار پائين اجتماع مبادرت به بی هويت کردن ملل غير فارس کرده اند. و با ايجاد جو خود کم بينی در بچه های ملل غير فارس ، خصوصا در بين ترکها و الينه کردن آنها راه ميان بری را برای رسيدن به مقاصد شوم خويش انتخاب کرده اند . و مقامات رسمی در 25 سال گذشته هم شوونيستها را به صورت مستقيم و غير مستقيم ياری کرده اند. و سکوتی همراه با رضايت داشته اند. و قابل ذکر است که بعد از انقلاب اسلامی از تلويزيون سريالهای متعددی پخش شده است که ديالوگها و صحنه های توهين آميز بسياری درباره ترکها داشته اند.
2. جعل و تحريف:
از روش ديگری که برای يکسان سازی ملل ايران صورت گرفته جعل و تحريف تاريخ و زبان و فرهنگ آنها توسط شوونيستها بوده است. مبدا شروع تاريخ ايران را از 2500 سال قبل قرار داده اند و تمدنهای پيش از آن را ناديده گرفته اند . در از بين بردن آنها کوشا بوده اند . و تاريخ هخامنشی را برجسته کرده اند. و ملل بومی تمدن ساز ايران را با ديده اغماز و با قصد و غرض غير بومی و مهاجر و مهاجم نشان داده اند. در عين حال که خود مهاجر و مهاجم بوده اند. و همچنين با جنايت فرهنگی شروع به تغيير اسامی تاريخی شهرها ، بناهای تاريخی ، محلات ، روستا ها ... کردند. و زبان ترکی در آذربايجان را از يادگارهای مغولها نشان دادند . در حالی که مغولها دارای زبانی متفاوت از زبان ترکی آذربايجانی دارند . بايد از شوونيستها پرسيد که چرا مغولها زبان خود را تحميل نکردند؟ و يا چرا در جاهای ديگر ايران اين کار را نکردند. و تاريخ جعلی برای آذربايجان درست کردند. و حکومتهای ترک پيش از آرياييان را ناديده انگاشتند. اسامی تاريخی پيش ازآرياييان نشان می دهد که آذربايجان دارای مردمان بومی ترک و ترکزبان بوده اند. به طور مثال اسامی مانند. سانگی بوتو ، اوشکايا ، سان بوران ، آرگيشتی. اما حالا با تحقيقات جديد مورخين آذربايجان ديگر حنای آنها رنگی ندارد.
3. تقطيع و پيوند:
از روشهای ديگر شوونيستها برای از بين بردن فرهنگ و زبان آذربايجان استفاده از روش تقطيع و پيوند بود ه است که اين روش را يکی از شوونيستهای افراطی داده بود که فرزندان آذربايجانيها را از خانواده شان بايد جدا کرد و در يک خانواده فارس زبان بزرگشان کرد تا با زبان فارسی بزرگ شوند. و حالا هم از اين تظريه استفاده می کنند. و اين ايده هنوز هم پا برجاست و بدون اينکه بچه را از خانواده خود جدا کنند در آنجا عمل تقطيع و پيوند صورت می گيرد. و بعضی از پدر و مادرها آغاز يادگيری زبان را با فارسی شروع می کنند. و با کمترين هزينه شوونيستها به آرزوی خود می رسند.
4. سياسی:
روشهای سياسی به کار گرفته شده برای يکسان سازی هم يکی از گزينه های شوونيستها بوده است. تطميع و جذب بعضی از نخبگان سياسی آذربايجان و تحليل دادن آنها در جمع خويش و استفاده ابزاری از آنها برای در هم کوبيدن ملت آذربايجان از شيوه های قديمی شوونيستها می باشد. از جمله اين افراد می توان به سيد حسن تقی زاده و احمد کسروی ... اشاره کرد . و همچنين سرکوب شخصيتهای ممتاز آذربايجان و تبعيد و منزوی کردن آنها به روش سياسی و بايکوت خبری آنها جزو شيوه های سياسی آسيميلاسيون می باشد.
5. فرهنگی:
در شيوه فرهنگی از تمام رسانه های مکتوب و غير مکتوب استفاده کرده اند. اعلام زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و تدريس اجباری آن در تمام مقاطع تحصيلی و استفاده از زبان فارسی در صدا و سيما سراسری به عنوان زبان رسمی کشور و بها ندادن به زبانهای ديگر ملل ايران از جمله اقدامات فرهنگی آنها بوده است. حتی در حال حاضر به جای اينکه در مقاطع ابتدايی زبان مادری دانش آموزان غير فارس تدريس شود، اعلام می کنند که بايد در مهد کودکها و پيش دبستانيها هم فارسی تدريس شود . و وزارت آموزش و پرورش بدون توجه به زبان مادری دانش آموزان اعلام کرده که 4 زبان خارجی در مدارس ايران غيرازانگليسی بعد از اين تدريس خواهد شد. آيا اين جنايت فرهنگی نيست؟ آيا اين تروريسم فرهنگی نيست؟
6. اقتصادی:
جذب سرمايه داران ترک به تهران و در پی آن ضيف شدن اقتصاد آذربايجان موجب مهاجرت افراد بيکار و متخصص زيادی به تهران و ديگر شهرهای فارس نشين شده است. و همچنين عدم سرمايه گذاری دولت در آذربايجان موجب به هدر رفتن پتانسيل های اقتصادی آذربايجان شده است. مهاجرت آذربايجانيان به تهران و ديگر شهرهای فارس نشين علاوه بر تبعات اقتصادی دارای تبعات فرهنگی و اجتماعی هم می باشد.
7. تهمت و افتراء :
هر آذربايجانی که از زبان و فرهنگ و تاريخ خويش صحبت کند ، مورد اتهامات ناروا و ناشايست شوونيستهای پان آرياييست قرار می گيرد. از جمله آن اتهامات پان ترک، کمونيست، خائن ، وطن فروش ، تجزيه طلب ، بيگانه پرست ... که شايسته خود شوونيستها می باشد. می زنند. و بسياری افراد هم به خاطر اينکه مورد اتهامات اينها قرار نگيرند نمی توانند حقايق و واقعيت ها را بگويند . و از زبان و هويت خويش دفاع کنند. و بسياری از آذربايجانيها به خاطر تهمت و افتراهای اينها دفاع از حقوق خويش را کنار گذاشته اند.
Harzand1@yahoo.com باريش مرندلی -4/10/82
0 Comments:
Post a Comment
<< Home