هلال احمر
سمبل فراموش شده ملت ترک
سمبلها و نشانها جزء هويت يک ملت و جزئی از داشته های معنوی آن ملت می باشد و سمبلها ی قديمی امروزه نمايانگر افکار و ايده های نسلهای پيشين يک سرزمين و يک ملت می باشند ما امروزه به وسيله سمبلهای به جای مانده از مردمان ماقبل تاريخ با افکار و نوع نگرش آنها به زندگی آشنا می شويم و اين نمادها ما را به عصر آنها می برد و نوع نگاه آنها را به هستی، زمين، آسمان و قدرتهای مافوق بشر را به ما نمايان می کند
ملت ترک با داشتن پيشينه ای پر بار و افتخار آميز و کلکسيونی از سمبلها و نمادهای ماندنی و جهانی به علت سستی و اهمال کاريهای ما خوب به جوانانمان شناسانده نشده است و تلاش پدران ما در ايجاد آنها امروزه در غبار زمان از ياد رفته است، اسطوره ها و سمبلهای ملل ترک در جهان زاينده و بارور کننده بسياری از اسطورهای ديگر ملل جهان شده است و تاثير ادبيات و اسطوره های ملل ترک بر ملل ديگر انکار ناپذير می باشد
چرا ما به سرمايه های معنوی خود افتخار نکنيم؟ چرا آنها را به جوانان خود نشناسانيم؟ اين سمبلها حاصل تلاش پدران و برادران ما بوده است چرا از آنها محافظت نکنيم و به دنيا نشناسانيم؟ وقتی که فارس ها به نداشته های خود افتخار می کنند ما چرا به داشته های خود نباليم؟ در طول سالهای تحصيلی از معلمان بسياری می شنيديم که شعرسعدی به نام "بنی آدم اعضای يک پيکرند..." بر سر در سازمان ملل نصب شده است که با تحقيقات جديد مشخص شده است که اين هم از دروغهای تاريخ بوده است و باستانگرايان و پان آريانيستها از ناآگاهی ملت ايران استفاده کرده بودند و می خواستند يک غرور کاذب در قوم فارس ايجاد کنند و هويت دروغين آنها را پربارتر کنند و يا "استوانه کوروش" در سازمان ملل نگهدار می شود که بعدا مشخص شد که در يکی از موزه های لندن می باشد که در درستی متن آن استوانه هم حرف و حديثهای بسياری وجود دارد وقتی آنها شايعات و جعليات را به عنوان حقيقت به مردم می شناسانند و به قول روزنامه "کيهان تهران" تاريخ يهود ساخته را به خورد مردم می دهند ما هنوز در معرفی سرمايه های معنوی خود که واقعی و حقيقی هستند مانده ايم چرا؟
"هلال احمر" يکی از آن سرمايه های معنوی ملت ترک می باشد که بسياری از جوانان ما و حتی تحصيل کرده های ما هم با آن آشنائی ندارند، اين آرم جهانی که در کشورهای مسلمان به عنوان آرم سازمانهای امدادی انتخاب شده است جزئی از هويت ترکی – اسلامی ملت ترک می باشد آرمی که از طرف سازمان ملل به عنوان يک آرم جهانی انتخاب شده است و رسمی می باشد با توجه به اينکه يهوديان با نفوذی که در مجامع بين المللی دارند ولی هنوز نتوانسته اند "ستاره داوود" را به عنوان آرم سازمان امدادی خود به دنيا بقبولانند.
اما آرم "هلال احمر" چگونه متولد شد؟
در سال 1859 جنگی خونين بين نيروهای امپراتوری اتريش و فرانسه از يک سو و نيروهای ايتاليا از سوی ديگر در منطقه ای به نام سولفورينو در شمال ايتاليا در گرفت که مصدومين و مجروحين بسياری را در پي داشت و شخصی به نام "هانری دونان " از اهالی سوييس از آن منطقه در حال عبور بوده است که به فکر تشکيل کميته ای از اشخاص داوطلب برای کمک به مصدومين می افتد و بعدا پيشنهاد تشکيل سازمان امداد بين المللی را می کند که در سال 1863 کميته بين المللی صليب سرخ با نشانی از صليب سرخ بر روی زمينه ای سفيد که معکوس پرچم کشور سوييس بود تشکيل می شود و در سال 1876 دولت عثمانی "هلال احمر" بر روی زمينه ای سفيد که معکوس بايراق آن کشور بود را به عنوان آرم جمعيت ملی امداد خويش بر می گزيند و پس از آن کشورهای مسلمان هم آن آرم را برای جمعيتهای امدادی خويش انتخاب می کنند و اين سمبل که معکوس شده بايراق ترکيه می باشد امروه بر بالای اکثر سازمانهای امدادی کشورهای اسلامی در حال اهتزاز می باشد و همچنين بر تن اکثر امادگران مسلمان خود نمائی می کند
و در ايران هم بعد از انقلاب، جمهوری اسلامی "هلال احمر" را به جای "شير و خورشيد" که آن هم يک سمبل ترکی می باشد برای سازمان امدادی خود انتخاب کرد و هنوز هم که هنوز است پان آريانيستها با هزاران حيله و دسيسه نتوانسته اند آن را عوض کنند با آنکه چندين بار پيشنهاد تعويض آن را داد ه اند اما سمبل ملت ترک چون خواری در چشم ترکی ستيزان هر روز آنها را عصبانی تر می کند و قرصهای آرامبخش آنها را هم زياد می کند حال بايد پرسيد آيا ملتی که اين همه سمبل و نشان جهانی دارد می توان به راحتی از بين برد؟
ائلخان تورک اوغلو
سمبل فراموش شده ملت ترک
سمبلها و نشانها جزء هويت يک ملت و جزئی از داشته های معنوی آن ملت می باشد و سمبلها ی قديمی امروزه نمايانگر افکار و ايده های نسلهای پيشين يک سرزمين و يک ملت می باشند ما امروزه به وسيله سمبلهای به جای مانده از مردمان ماقبل تاريخ با افکار و نوع نگرش آنها به زندگی آشنا می شويم و اين نمادها ما را به عصر آنها می برد و نوع نگاه آنها را به هستی، زمين، آسمان و قدرتهای مافوق بشر را به ما نمايان می کند
ملت ترک با داشتن پيشينه ای پر بار و افتخار آميز و کلکسيونی از سمبلها و نمادهای ماندنی و جهانی به علت سستی و اهمال کاريهای ما خوب به جوانانمان شناسانده نشده است و تلاش پدران ما در ايجاد آنها امروزه در غبار زمان از ياد رفته است، اسطوره ها و سمبلهای ملل ترک در جهان زاينده و بارور کننده بسياری از اسطورهای ديگر ملل جهان شده است و تاثير ادبيات و اسطوره های ملل ترک بر ملل ديگر انکار ناپذير می باشد
چرا ما به سرمايه های معنوی خود افتخار نکنيم؟ چرا آنها را به جوانان خود نشناسانيم؟ اين سمبلها حاصل تلاش پدران و برادران ما بوده است چرا از آنها محافظت نکنيم و به دنيا نشناسانيم؟ وقتی که فارس ها به نداشته های خود افتخار می کنند ما چرا به داشته های خود نباليم؟ در طول سالهای تحصيلی از معلمان بسياری می شنيديم که شعرسعدی به نام "بنی آدم اعضای يک پيکرند..." بر سر در سازمان ملل نصب شده است که با تحقيقات جديد مشخص شده است که اين هم از دروغهای تاريخ بوده است و باستانگرايان و پان آريانيستها از ناآگاهی ملت ايران استفاده کرده بودند و می خواستند يک غرور کاذب در قوم فارس ايجاد کنند و هويت دروغين آنها را پربارتر کنند و يا "استوانه کوروش" در سازمان ملل نگهدار می شود که بعدا مشخص شد که در يکی از موزه های لندن می باشد که در درستی متن آن استوانه هم حرف و حديثهای بسياری وجود دارد وقتی آنها شايعات و جعليات را به عنوان حقيقت به مردم می شناسانند و به قول روزنامه "کيهان تهران" تاريخ يهود ساخته را به خورد مردم می دهند ما هنوز در معرفی سرمايه های معنوی خود که واقعی و حقيقی هستند مانده ايم چرا؟
"هلال احمر" يکی از آن سرمايه های معنوی ملت ترک می باشد که بسياری از جوانان ما و حتی تحصيل کرده های ما هم با آن آشنائی ندارند، اين آرم جهانی که در کشورهای مسلمان به عنوان آرم سازمانهای امدادی انتخاب شده است جزئی از هويت ترکی – اسلامی ملت ترک می باشد آرمی که از طرف سازمان ملل به عنوان يک آرم جهانی انتخاب شده است و رسمی می باشد با توجه به اينکه يهوديان با نفوذی که در مجامع بين المللی دارند ولی هنوز نتوانسته اند "ستاره داوود" را به عنوان آرم سازمان امدادی خود به دنيا بقبولانند.
اما آرم "هلال احمر" چگونه متولد شد؟
در سال 1859 جنگی خونين بين نيروهای امپراتوری اتريش و فرانسه از يک سو و نيروهای ايتاليا از سوی ديگر در منطقه ای به نام سولفورينو در شمال ايتاليا در گرفت که مصدومين و مجروحين بسياری را در پي داشت و شخصی به نام "هانری دونان " از اهالی سوييس از آن منطقه در حال عبور بوده است که به فکر تشکيل کميته ای از اشخاص داوطلب برای کمک به مصدومين می افتد و بعدا پيشنهاد تشکيل سازمان امداد بين المللی را می کند که در سال 1863 کميته بين المللی صليب سرخ با نشانی از صليب سرخ بر روی زمينه ای سفيد که معکوس پرچم کشور سوييس بود تشکيل می شود و در سال 1876 دولت عثمانی "هلال احمر" بر روی زمينه ای سفيد که معکوس بايراق آن کشور بود را به عنوان آرم جمعيت ملی امداد خويش بر می گزيند و پس از آن کشورهای مسلمان هم آن آرم را برای جمعيتهای امدادی خويش انتخاب می کنند و اين سمبل که معکوس شده بايراق ترکيه می باشد امروه بر بالای اکثر سازمانهای امدادی کشورهای اسلامی در حال اهتزاز می باشد و همچنين بر تن اکثر امادگران مسلمان خود نمائی می کند
و در ايران هم بعد از انقلاب، جمهوری اسلامی "هلال احمر" را به جای "شير و خورشيد" که آن هم يک سمبل ترکی می باشد برای سازمان امدادی خود انتخاب کرد و هنوز هم که هنوز است پان آريانيستها با هزاران حيله و دسيسه نتوانسته اند آن را عوض کنند با آنکه چندين بار پيشنهاد تعويض آن را داد ه اند اما سمبل ملت ترک چون خواری در چشم ترکی ستيزان هر روز آنها را عصبانی تر می کند و قرصهای آرامبخش آنها را هم زياد می کند حال بايد پرسيد آيا ملتی که اين همه سمبل و نشان جهانی دارد می توان به راحتی از بين برد؟
ائلخان تورک اوغلو
0 Comments:
Post a Comment
<< Home